ناتانائیل! ای کاش عظمت در نگاه تو باشد...
ذهنم درگیر این جمله شده.از روز ۲۳ مهر که پایان نامه ات رو با نمره ی ۲۰ ثبت کردی...
کار بزرگی کردی.میدونم خیلی براش زحمت کشیدی.برای به دست اوردن تک تک چیزایی که داری خیلی تلاش کردی.
اینقدر از خوشحالیت خوشحال بودم که نمیتونم توصیف کنم...
وقتی دیدم تو واقعا از اون جمع دوستان و همکلاسی ها چقدر متفاوتی به جرات میتونم بگم یکی از یونیک ترین خواهر های دنیایی...گرچه اهل حرف زدن نبودی و نیستی...
و حالا امروز روز تولد ۲۴ سالگی توئه...
میدونم هیچ وقت نتونستم هدیه ی خوبی واست تهیه کنم شاید اون زمان که مدرسه میرفتم وضعم بهتر بود و حتما یه چیز کوچیکی پیدا میکردم...
گرچه خوب میدونم که توام احساست نسبت به هدیه گرفتن مثل من سرشار از حس گناه شده.
میدونم اینجا رو نمیخونی واسه همین این چیزا رو نوشتم...
امیدوارم سالهای خوبی در انتظارت باشه.
تولدت مبارک عزیزم
زیبا تولدت مبارک ، خانوم تولدت مبارک.
بادکنکش نترکه؟!!!!
سلام
تولدش مبارک
باد مار ا با خود خواهد برد
باد مار ا با خود خواهد برد
تولدش مبارک... چه خواهر خوبی هستی تو!
من خواهر ندارم...
تولدش مبارک ....
حس گناه واسه چی؟
اینجا قدری خاکستری شده نه؟