نوشته های لیمویی

...می خوام لیمویی بنویسم هم ترش و ملس هم شیرین که وقتی می مونه تلخ میشه

نوشته های لیمویی

...می خوام لیمویی بنویسم هم ترش و ملس هم شیرین که وقتی می مونه تلخ میشه

از خیلی خوب به خیلی بد

خیلی خوب...خیلی زود تبدیل شد به خیلی بد 

خیلی زود. 

هیچ کس چیزی به من نگفت و به همین دلیل هیچ وقت سر در نیاوردم 

خیلی خوب چقدر زود تبدیل می شود به خیلی بد  

آفتاب...تبدیل شد به سایه به باران 

شور و شوق...تبدیل شد به لذت به درد 

ترنم ترانه های دل انگیز عاشقانه جایش را داد به سر دادن سرودهای غم انگیز 

خیلی زود. 

با تا "ابد" شروع شد 

و ابد تبدیل شد به گاهی به هیچ وقت 

و "مرا دوست داشته باش" تبدیل شد به "جایی هم [در قلبت] برای من در نظر بگیر" 

خیلی زود. 

خیلی خوب...زودتر از ان که فکر می کردیم تبدیل شد به خیلی بد 

خیلی زود. 

اگر هیچ کس به تو نگفته باشد.حالا دیگر باید بدانی 

که خیلی خوب,خیلی زود تبدیل می شود به خیلی بد. 

خیلی زود.... 


 پ.ن:............................ 

شعر از شل سیلوراستاین 

پ.ن:دلم تنگه خیلی خیلی خیلی......  خواهرم رد میشه از کنارم میگه چرا زیر چشمت گود افتاده... 

چشم من؟  نه...نمیدونم

پ.ن:صدای pmc میاد: 

از جاده گذر میکنی و منو نمی بینی... 

دیوونه شدم بگو چرا پیشم نمی شینی  

بگو از شب جدایی از اینکه بی وفایی  

بگو بی وفا کجایی بگو کجای راهی... 

بگو سهم من چرا این شده مردم از این تنهایی. 

 

اشکام دیگه امونم نمیده چقدر این آهنگ رو دوست دارم.

نظرات 5 + ارسال نظر
ریحون یکشنبه 27 اردیبهشت‌ماه سال 1388 ساعت 08:06 ب.ظ http://reiham.blogsky.com

سلام شاپرکم!
بین خوب و بد بین دور و نزدیک بین خنده و گریه و بین خیلی چیزهای دیگه اصلا فاصله ای نیست !
فدای تو

سلام ممنون از نظرت.
خواستم بیام وبلاگت اما گویا آدرس غلطه

محمد یکشنبه 27 اردیبهشت‌ماه سال 1388 ساعت 08:07 ب.ظ

روزتون بخیر دوست عزیز.

روز شما هم به خیر

آدم یکشنبه 27 اردیبهشت‌ماه سال 1388 ساعت 08:48 ب.ظ http://www.ehsasetanhaei.blogfa.com

سلام ممنون که سر زدی و ممنون که نظر دادی.
از نظاراتت واقعا متشکرم.
ممون
این سه تا رو خوندم ولی نفهمیدم. مگه از کی دوری؟ امیدوارم هرچی زود تر بهش برسی و جایی هم نه همیشه تو قلبش باشی.
نعره های بی امونم
گوش اسمونو کر کرد
آی به گوشش برسونین
که داره دیر میشه برگرد
........................
از محسن یگانه
اسم قبلیم شاید یه کم به خاطر همین یگانه بود. ولی به خاطر اشتباهات مکرر دوستان عوضش کردم.
تو که فکر کنم من درباره ی خودم بهت گفتم تو هم گفتی و تا حدودی تو رو میشناسم.
مگه الان چی شده؟
به هر حال ممنون

سلام خواهش میکنم.متاسفانه من الان تمرکز ندارم چیزی یادم نمیاد

رها دوشنبه 28 اردیبهشت‌ماه سال 1388 ساعت 12:41 ق.ظ http://padmiira.blogfa.com

سلام گلم خوبی؟
چرا اتفاقا چند باری اومدم. منتها نشده نظر بذارم....
به یادت هستم ....

رها دوشنبه 28 اردیبهشت‌ماه سال 1388 ساعت 12:43 ق.ظ http://padmiira.blogfa.com

درسام همه مونده کمتر میام نت. وقتم کمه. واسم خیلی دعا کن. واسه مامانمم همینطور مریضه

درسای منم مونده اما حوصله ی خوندن ندارم....
امیدوارم مادرت خوب بشه.مادر که مریضه خونه بی رونقه...
خدا همه ی مریضا رو شفای خیر بده

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد